ورود معلم دبیرستانی بلندپروازانه الیف ترکان به شهری کوچک به نام سارپچا نقطه عطفی برای هر روحی است که در آنجا زندگی می کند. در اینجا، زینپ با الیف، که جوان و کاملاً ناامید است آشنا می شود و زینپ را زیر بال خود می گیرد. بنابراین، او با یکی از ثروتمندترین و کابوسوارترین خانوادههای شهر، خانواده بایکرا وارد جنگ میشود و وارث آنها ولکان همان کسی است که زینپ مجبور به ازدواج میشود. با گذشت زمان، الیف متوجه خواهد شد که شخص دیگری غیر از او نیز سخت تلاش می کند تا سرنوشت بد این شهر را تغییر دهد. ملاقات با امیر بایکرا مرموز، که به خانوادهاش پشت کرد، برای الیف بسیار گیجکننده خواهد بود. با این حال، شاگردان او اولویت اصلی الیف هستند. به دلیل مبارزه بی وقفه، او برای شاگردانش نمایش می دهد و از زینب شروع می کند و مطمئن می شود که بسیاری دیگر می توانند آینده را با چشم اندازی روشن تر ترسیم کنند. "Adı Sevgi" همه چیز درباره تغییری است که در قاطعیت الیف، دلسوزی و انگیزه های نوع دوستانه او بر دانش آموزان، خانواده ها و سپس کل شهر رخ می دهد.