ملک یک پرستار جوان با خانواده ای ویران شده است. پدرش که یک کاپیتان موفق بود، زمانی که او یک دختر کوچک بود توسط یک خانواده مافیایی به نام خانواده آلپان کشته شد. او در شرایط سختی بزرگ شد و برای انتقام از کسانی که پدرش را کشتند و مادرش را به بیمارستان روانی محکوم کردند، برنامه ریزی کرد و تمام زندگی او را نابود کرد. او هویت خود را تغییر می دهد، عزیزه می شود. سپس به خانواده آلپان نشت می کند. او با کشتن قاتل پدرش و از بین بردن این خانواده مافیایی انتقام خانواده را خواهد گرفت. اما او با مانعی روبرو خواهد شد که کاملاً کنار گذاشته شده است: عشق…