در زیرزمین یک زاغه متروکه در Sazlısu، بقایای پنج نفر از خانواده Yılmaz پیدا شده است. خانواده ای که پانزده سال پیش به قتل رسیدند، تنها دو خواهر نسیمه و فریده را که ناپدید شدند، از خود به جای گذاشتند. این وحشیگری در همه جا رخ می دهد و پس از درگیر شدن روزنامه نگار مورات گوون، دو خواهری که پانزده سال است از یکدیگر بی خبر بوده اند، دور هم جمع می شوند. این دو زن که شخصیت ها و زندگی آنها کاملاً با یکدیگر متفاوت است، اکنون فقط یک هدف مشترک دارند. نه اینکه گرفتار شوهر سابق نسیمه و قاتل خانواده شان جمیل بایکان شوند. فریده برای خود زندگی کاملاً جدیدی ایجاد کرد، با تاجر جوان مهمت کیلیچلی ازدواج کرد و حتی نام خود را به Gizem تغییر داد تا گذشته خود را کاملاً حذف کند. در ضمن نسیمه علیرغم همه جاه طلبی هایش نتوانست از فقر رهایی یابد و همچنان از مردی که با او فرار کرده بود صاحب فرزندی شد. این دو خواهر که سال‌هاست همدیگر را ندیده‌اند، چاره‌ای جز این ندارند که با هم برای نجات عزیزانشان و حفظ اسرارشان اقدام کنند. دروغ گفتن به مهمت برای گیزم سخت خواهد بود، اما چیزی که او نمی داند این است که مهمت نیز اسرار خودش را دارد. مهمت با شرکتش در شرایط سختی با کمک دوست دختر سابق وسواسی خود درگیر مشاغل غیرقانونی می شود. با دروغ هایی که همه به هم می گویند دایره کوچکتر می شود و هر روز بیشتر و بیشتر به دردسر می افتند.