ایفت جوان و زیبا با پدر و خواهر کوچکترش در یکی از محله های قدیمی و معمولی استانبول زندگی می کند. او عمیقاً عاشق جمیل، یک راننده تاکسی در ایستگاه تاکسی محلی است. ایفت روزی را می بیند که جمیل از او خواستگاری می کند. در واقع، جمیل هنوز نمی خواهد با ایفت ازدواج کند، زیرا او برنامه های بزرگ تری دارد. یک روز او ثروتمند می شود، آنقدر ثروتمند که می تواند محله طبقه متوسط را ترک کند و در جای دیگری زندگی عجیب و غریبی داشته باشد.
   سریال عفت فصل یک قسمت سی و سه

به زودی