خانواده جیهان و آیلین در این درام گیرا از هم می پاشند که سوء ظن دخترشان در مورد رابطه پدرش منجر به کشتن دختر خدمتکار توسط او می شود و رازی وحشتناک را بر دوش آنها می اندازد که می تواند همه آنها را نابود کند. به نظر می رسد که فیرتیناها خانواده خوشبختی هستند، اما یک رابطه نامشروع و یک دختر مشکوک در یک لحظه خشم این توهم را از بین می برد و راز وحشتناکی را برای پاره کردن آنها باقی می گذارد. وقتی دختر جیهان جمره از رابطه او باخبر می شود متقاعد می شود که معشوقه او اینچی، دختر خدمتکار خانواده است. قبل از یک مهمانی برای جشن گرفتن پروفسور شدن جیهان، جمره با اینچی روبرو می شود و با وجود انکار یک رابطه، به شدت به او حمله می کند. جیهان با عجله به سمت صحنه می‌رود، Cemre را بالای جسد خونین اینچی می‌یابد. تلاش‌ها برای احیای او با شکست مواجه می‌شود و او تنها می‌تواند با حیرت به آنچه سمره انجام داده نگاه کند. در حقیقت، معشوق جهانیان اینچی نبود، بلکه مجری زیبای برنامه تلویزیونی بود که او به عنوان یک کارشناس در آن ظاهر می شود. اما تنها نگرانی او اکنون با همسرش آیلین، محافظت از دخترشان با پنهان کردن قتل است. آن شب بعد از مهمانی، جسد اینچی را در کیسه ای سیاه می پیچند و دفن می کنند. مادر اینچی و مرت برادر جمره، دوست پسر مخفی اینچی، از ناپدید شدن او ناراحت هستند. هنگامی که جسد او در دوردست پیدا می شود، کارآگاهی که مسئول تحقیقات قتل است، معشوق سابق آیلین است. این دو والدین که با رازهایشان به هم گره خورده اند، به دنبال پنهان کردن حقیقت به هر قیمتی هستند.
به زودی