روایتی از قدیر، آسیه، امل و عمر میبینیم.
چهار خواهر یک برادر که به هم بسیار وابستهاند اما طی اتفاقاتی پدر و مادر خود را از دست میدهند. جز همدیگر پناهی ندارند. اما
درهای یک دانشگاه به رویشان باز میشود. دانشگاهی که رئیس آن عاکف است. عاکف، کسی است که مسبب همه اتفاقات است. این موضوع بهانهای میشود تا فقر و غنا، مظلوم و ظالم در کنار هم قرار بگیرند. در این میان محافظت از خانواده از همه چیز مهمتر است.