این سریال داستان ماتیلدا است که خیاطی است و در انقلابی ترین کلوپ شبانه استانبول در سال 1955 کار می کند و مادر راسل که تا روزی که ماتیلدا عفو و از زندان آزاد شد از وجود مادرش بی خبر بود. ماتیلدا سعی میکند تا با مدیریت کلوپ، اورهان، رئیسش سلبی و هنرمند بینا، سلیم، رابطهاش را با دخترش که در شرف کاسانوای بدنام فیستیک عصمت است، اصلاح کند. یک بهشت برای مشتری، یک سوراخ جهنمی برای کارگران، باشگاه با آمدن ماتیلدا به زندگی دیگری تبدیل خواهد شد. این خانه تبدیل به خانه کسانی می شود که شخصیت دیگری را در زندگی خود زندگی می کنند، شاید بهترین خانواده خانواده ای باشد که توسط کسانی تشکیل شده است که هرگز آن را نداشته اند!