"Sana Söz" داستان الیف مجری برنامه واقعیت‌نما و مبارزه شجاعانه او برای حل جنایات را روایت می‌کند. هنگامی که او با بازرس پلیس بداخلاق اومر برخورد می کند، به یکدیگر بی اعتماد می شوند، اما به زودی متوجه می شوند که در یک دنیای ناعادلانه اشتیاق مشترکی برای عدالت دارند. آنها به روش های مختلف خود تلاش می کنند تا مجرمان را پشت میله های زندان قرار دهند. تحقیقات آنها بر روی بورا، پسر متمرد یک تاجر ثروتمند متمرکز است که به ظن هل دادن یک پیشخدمت از بالکن یک برج دستگیر می شود. آنها در برابر پدر قدرتمند بورا هستند که از نفوذ او برای تضعیف پرونده پسرش استفاده می کند و شوهر وکیل الیف را برای دفاع از بورا استخدام می کند. اومر یک قانون شکن است که از هر روشی برای حل جنایات استفاده می کند و با این باور که الیف فقط به رتبه بندی تلویزیون اهمیت می دهد با او درگیر می شود. اما خصومت متقابل آنها نسبت به یکدیگر شروع به ذوب شدن می کند، زیرا آنها با یکدیگر بیشتر آشنا می شوند و جرقه شور روشن می شود. هر دو در ازدواج های ناخوشایند گیر کرده اند، آنها عاشق می شوند و متوجه می شوند که تنها پشتیبان آنها یکدیگر هستند. در حالی که آنها به دنبال حل یک سری جنایات هستند، در ایستادگی در برابر اعمال نادرست، پایبند به راهی که به آن اعتقاد دارند و از تسلیم شدن در برابر بی عدالتی جهان خودداری می کنند، متحد می شوند.