Sefirin Kızı یک داستان عاشقانه معروف در امتداد دریای اژه، درباره ناره، دختر سفیر، و سانکار، پسر فقیر، و داستان عشق آنها است که از کودکی شروع می شود. پس از ملاقات در بدروم در یک تابستان، برای دوازده سال آینده، این دو تنها به مدت دو هفته در تعطیلات تابستانی یکدیگر را می بینند اما هر روز برای یکدیگر نامه می نویسند. سال ها می گذرد و آنها به دلیل فشارهای خانوادگی و سایر حوادث پر فراز و نشیب خود را از هم جدا می بینند. با وجود تمام این ناممکن ها، آیا قهرمانان ما موفق خواهند شد که عشق حماسی خود را بار دیگر زنده کنند؟ یا سرنوشت آنها برای همیشه تغییر خواهد کرد؟