سفری حماسی آمیخته با عشق، راز و مبارزه... ملیکشاه (بوگرا گلسوی) که با مرگ آلپارسلان مجبور به بر تخت نشستن پدرش شد، خبر مرگ همسر محبوبش باسولو را در همان زمان دریافت کرده بود. روز سمت چپ او، پسر تازه متولد شده اش سنسر بود. ملکشاه برای حفظ تعادل دولت مجبور شد سنسر را در بازداشت نظام المولک قرار دهد. سنسر (اکین کوچ) که بدون پدر بزرگ شد، توسط نظام المولک و رفقای پدربزرگش آموزش دید و پس از سالها به عنوان محافظ سلطان ملیکشاه بازگشت. با این حال سنسر میدانست که ملیکشا پدرش است، در حالی که ملیکشاه نمیدانست سنسر پسر اوست.
سریال رستاخیز: امپراطوری سلجوقیان بزرگ فصل یک قسمت بیست و پنج