خانوادهای به نظر خوشبخت میآیند.
مراد به همراه همسرش نسلیهان و دخترش نهیر زندگی آرامی دارد.
مادر همسر، شاهیکا صاحب اصلی کسب و کاری است که مراد مدیریت میکند.
اما یک زندگی زیر پوست این زندگی جریان دارد.
داملا،زن لوند و عشوهگری است که با مراد رابطه برقرار کرده و مخفیانه شوهر نسلیهان را از او ربوده است.
از طرف دیگر، نسلیهان به دلیل اتفاقی در کودکی، خواهرش را از دست داده و به دلیلی مشابه حالا مجبور است به داملا، که از رقابت خود با او خبر ندارد تا مدتی هم شده حمایت کند تا ناخواسته شوهرش را از او بگیرد.
در سریال خوبی نگاهی میشود به مشکلات و تبعات یک خیانت، تاثیری که روی همه شئون زندگی مراد و خانوادهاش و به ویژه دخترش نهیر سایه میافکند.
مراد سعی میکند به زندگی خانوادگیاش نزدیک شود. داملا اما جلوی او میایستد. کورای هم نقش مهمی ایفا میکند. چه کسی موفق میشود؟ در یک زمان متفاوت ماجرا به بیمارستان کشیده و داملا میمیرد؟